مطالعاتی که بهروز میشوند نشان میدهند مدلهای هوش مصنوعی مولد در انجام کارهایی تسلط پیدا میکنند که تا پیش از این منحصر به هوش و نبوغ انسانی بود؛ کارهایی مثل امتحانات پزشکی و حقوق، مشاورههای مالی و تحلیلهای موردی کسبوکار. ظهور مدلهای چندوجهی مثل جیپیتی۴ و Gemini پیشرفته گوگل، این قابلیتها را فراتر میبرند و امکان تعاملات شبهانسانی را بیش از قبل میکنند.
در این میان، یکسری باورهای غلط وجود دارد که بازگو کردن آنها قرار نیست جلوی پیشرفت هوش مصنوعی مولد را بگیرد، اما میتواند در مسیری که سازمانها در پیوند با هوش مصنوعی مولد طی میکنند، یک زنگ هشدار باشد. توجه به این باورهای غلط، به شما امکان میدهد چالشهایی را که هنگام مهار این تکنولوژی دگرگونکننده با آنها مواجه میشوید، به حداقل برسانید.
باور غلط ۱: ابزارهای هوش مصنوعی مولد به صورت رایگان یا با حداقل هزینه در دسترس هستند
توسعه مدل اختصاصی هوش مصنوعی مولد این امکان را فراهم میکند که نیازهای شرکت را با دقت بیشتری برآورده کنید و آن را با فرآیندها و جریانات کاری کسبوکارتان همراستا کنید. اما این راه حل برای بیشتر سازمانها هزینه زیادی دارد. فرآیند توسعه، نیازمند سرمایهگذاری قابل توجه در استعدادها، منابع و زیرساختهاست. بهعلاوه، پشتیبانی همیشگی و بهروزرسانی، به هزینه اولیه مالکیت میافزاید.
نسخههای قدیمیتر چتجیپیتی OpenAI با هزینههای کمتری موجودند، اما اشتراک جدیدترین نسخه آن، یعنی جیپیتی۴، ماهی ۲۰ دلار هزینه دارد. برای استفاده از Copilot مایکروسافت، این هزینه به ماهی ۳۰دلار برای هر نفر افزایش مییابد. به این ترتیب، بنگاههایی که چند هزار نیروی کار دارند، با هزینه سالانه میلیون دلاری مواجه میشوند؛ آن هم برای پلتفرمی که هنوز در مرحله آزمایشی است. این ارقام برای شرکتهای OpenAI که بیش از ۱۰۰ میلیون دلار سرمایهگذاری کرده تا جیپیتی۴ را آموزش دهد و همچنین سرمایهگذاری ۱۳ میلیارد دلاری مایکروسافت در OpenAI، عجیب و غریب نیست، اما برای شرکتهایی که میخواهند سرمایهگذاریشان بازدهی کوتاهمدت داشته باشد، فشار زیادی محسوب میشود.
باور غلط ۲: هوش مصنوعی همواره عملکرد انسان را ارتقا میدهد
تحقیق جدیدی که گروه بوستون انجام داده، نشان میدهد ۹۰درصد مشاورانی که از جیپیتی۴ برای یک کار نوآورانه استفاده کردهاند، نسبت به آنهایی که از این تکنولوژی استفاده نکردهاند، شاهد بهبود عملکرد ۴۰درصدی بودهاند. اما مشاورانی که از جیپیتی۴ برای حل مشکلی در کسبوکار استفاده کردهاند، ۲۳درصد تنزل عملکرد داشتهاند.
این نشان میدهد هوش مصنوعی مولد با اینکه پتانسیلهای زیادی دارد، اما دقتش در حوزههای مختلف متفاوت است؛ بهویژه در حوزههایی که دادههای آموزشی کافی وجود ندارد و نیروی کار کمتجربه است.
باور غلط ۳: ساخت مدل هوش مصنوعی مولد، سختترین بخش اجراست
سفارشی کردن مدلهایی که از قبل آموزش داده شدهاند – مثل چتجیپیتی، جمینی، کلاد و لاما – برای یکسری موارد خاص در شرکتها و پایگاههای داده، به تلاش و تکنیکهای ویژهای نیاز دارد. بهعلاوه، آماده کردن پایگاه داده برای مصرف مدل هوش مصنوعی مولد، رعایت مسائل امنیتی و حریم شخصی، و عملیاتی کردن و استقرار این مدلها، همگی کارهایی زمانبر هستند و منابع زیادی مصرف میکنند.
به جز آن، ۵۰درصد تلاشها برای به کار بردن مدلهای جدید هوش مصنوعی، از بخش اجرای فنی فراتر میرود، چون شیوه کار کارکنان را تغییر میدهد. حالا باید تلاشهای گستردهای صورت بگیرد تا اطمینان حاصل شود که کارکنان آماده بهکارگیری راه حلهای هوش مصنوعی هستند.
باور غلط ۴: میتوانید بدون هیچ اقدامی منتظر بمانید تا ببینید هوش مصنوعی مولد چه کار میکند
با توجه به سرعت ظهور هوش مصنوعی مولد و ابهاماتی که در مورد استفاده و اثرگذاری آن وجود دارد، شرکتها ممکن است وسوسه شوند که چند طرح آزمایشی را پیاده کنند و قبل از سرمایهگذاری بیشتر، منتظر بمانند و ببینند آیا این طرحها جواب میدهد یا نه. اما درس تاریخ نشان میدهد شرکتهای موفقی بودهاند که چشمشان را به روی موجهای پیشرفت تکنولوژی بستهاند و بعد مجبور شدهاند ظرف چند دهه، مدلهای عملیاتی و کسبوکارشان را منسوخ کنند. تکنولوژیهای دگرگونکننده، شرکتهای زیادی را غافلگیر کرده است؛ همانطور که «جیسیپنی» و «سرکویت سیتی» توسط آمازون و تجارت الکترونیک غافلگیر شدند. یا نوکیا و بلکبری که در برابر مدل آیفون و اپ استور، زمینگیر شدند.
پتانسیل رشد تصاعدی هوش مصنوعی مولد نشان میدهد که میتوان آن را «لحظه آیفون» بعدی دانست، چون انتظارات مشتری و نحوه ارائه ارزش توسط شرکتها در آینده را به طور اساسی دگرگون میکند. نباید بپرسیم آیا میتوانیم در فرصتهای جدید هوش مصنوعی مولد سرمایهگذاری کنیم؟ بلکه باید بپرسیم، آیا میتوانیم این کار را انجام ندهیم؟
باور غلط ۵: سرمایهگذاری در هوش مصنوعی مولد ناخودآگاه به شما یک مزیت رقابتی میدهد
سازمانهایی که از هوش مصنوعی مولد استفاده میکنند تا عملیات خود را بهبود بخشند و مزیت رقابتی به دست آورند، از یک سری مزایای اولیه برخوردار میشوند، چون جزو اولینها بودهاند و استراتژیهای نوآورانهای را اجرا میکنند. اما هر چقدر تکنولوژیهای هوش مصنوعی مولد فراگیرتر میشود و بیشتر در دسترس قرار میگیرد، رقبا با سرعت بیشتری به رویکرد و ابزارهای مشابه دسترسی پیدا میکنند. بنابراین، ماهیت مزیت به دست آوردن از بهکارگیری هوش مصنوعی مولد، موقتی است.
سازمانهایی که میخواهند مزیت پایدار در بازار به دست آورند، باید بدانند به کارگیری تکنولوژی هوش مصنوعی مولد صرفا کافی نیست. آنها باید همواره نوآوری داشته باشند، تمایز ایجاد کنند و استراتژیهای هوش مصنوعی مولد خود را برای پیشی گرفتن از رقبا توسعه دهند. بهعلاوه، سازمانها باید به ارزش دادههای اختصاصی به عنوان یک دارایی استراتژیک پی ببرند.
منبع: دنیای اقتصاد