پاشنه آشیل مالی شرکت‌های تولیدی

یکشنبه ۱۴ام آبان ۱۴۰۲
مدیر

ریسک تامین نقدینگی موردنیاز به یکی از چالش‌‌‌های صنایع بدل شده مخصوصا در شرایطی که تورم بالای فعلی نیاز به تامین بیشتر نقدینگی را طلب می‌کند.

تامین نقدینگی به یکی از مشکلات واحدهای تولیدی بدل شده و به شدت باید مراقب تامین مالی تولید از مسیرهای غیرتورمی بود. حمایت از سرمایه‌گذاری‌‌‌های جدید، تامین اعتباری مواد اولیه، تسهیل فضای کسب و کار و انگیزه‌‌‌دادن به تولیدکننده به شیوه‌‌‌های مختلف برای استمرار فعالیت و حمایت واقعی از صادرات مواردی است که می‌تواند محرک‌‌‌های مهمی برای رونق تولید به منظور تعدیل تورم با افزایش رشد اقتصادی باشد.

در شرایط تورمی اگرچه تعدیل تورم با رویکرد مدیریت نقدینگی یکی از ارکان مهم هر جوامع اقتصادی به شمار می‌رود ولی در کنار آن ریسک‌‌‌هایی متناسب با رویکردهای پولی دولت‌‌‌ها برای تولیدکننده ایجاد می‌شود که مهم‌ترین آنها تامین مالی است. تامین سرمایه در گردش همچنین سرمایه ثابت دو رکن مهم برای واحدهای تولیدی در فاز تامین مالی است که هر کدام شرایط خاص خود را دارد. اما در وضعیت تورمی اغلب واحدهای تولیدی میل به پایداری و سپس افزایش حجم تولید دارند که همین رویکرد با تقویت رشد اقتصادی، یکی از محرک‌‌‌های مهم کاهش تورم و مبارزه با بیکاری خواهد بود. به عبارت دقیق‌‌‌تر در وضعیتی که دولت با شرایط تورمی روبه‌‌‌روست دو نکته را باید مدنظر قرار دهد یکی اشتغال و آمار بیکاری و دیگری حمایت از تولید. در این وضعیت برای کشوری همچون ایران باید بیش از همه به تسهیل فضای کسب و کار روی آورد اما نمی‌توان توجه به تامین مالی واحدهای تولیدی را نادیده گرفت. کم‌‌‌توجهی به تولید در این وضعیت نگرانی‌های جدیدی را ایجاد می‌کند که لاجرم برخی تولیدکنندگان به جای تولید، با تکیه بر شناخت بازار، به تجارت روی می‌‌‌آورند یا سرمایه‌گذاری‌‌‌های خود را به سایر بخش‌‌‌ها تغییر جهت می‌دهند. این نگرانی‌ها اما در شرایط فعلی با سخت‌‌‌گیری بانک‌ها برای اعطای تسهیلات برجستگی بیشتری ایجاد کرده است.

فرض کنیم یک صنعتگر، کارآفرین یا تولیدکننده پس از سال‌ها تلاش، اقدام به توسعه فضای تولیدی خود می‌کند. زمین صنعتی تهیه کرده پس از سوله‌‌‌سازی و تکمیل زیرساخت‌‌‌های تولید همچون برق و مجوزها و سهمیه مواد اولیه، دستگاه‌‌‌های تولیدی موردنیاز خود را بر کیفیت مناسب سفارش داده و منتظر است تا پس از تولید در کشور مبدأ، وارد کرده و نصب کند. این فرآیند مثلا یکسال و نیم به طول انجامیده و هم‌‌‌اکنون که دستگاه مراحل پایانی آماده‌‌‌سازی را طی کرده و چند روز دیگر موعد تحویل آنها فرا می‌‌‌رسد، تازه به سد تخصیص ارز و تامین مالی برخورد کرده است. در همین مدت بهای ارز آزاد تقریبا دو برابر شده یعنی به منابع مالی دو برابری برای تکمیل واحد خود نیاز دارد. در همین بازه زمانی که تنها خواب سرمایه را متحمل شده، دارایی یک ملاک ساختمانی در فاصله نزدیک به دو سال شاید ۷۰‌درصد افزایش یافته است. تولیدکننده در صف تخصیص ارز است و می‌‌‌داند این تخصیص شاید ماه‌‌‌ها زمان نیاز داشته باشد و خبری از تامین مالی صنعت در بستر بانک‌ها نیست. آیا برای این تولیدکننده در مواجهه با همکار ملاک ساختمانی خود روحیه‌‌‌ای باقی می‌‌‌ماند؟ حتی اگر منابع مالی ریالی مورد نظر نیز تامین شود چگونه ارز موردنیاز خود را تامین کند یا منابع مالی برای تامین مواد اولیه باید چه فکری کند؟

این موارد واقعیت‌‌‌هایی است که یک تولیدکننده در شرایط تورمی و سخت‌‌‌گیری‌‌‌های بانک‌ها در تامین مالی و مشکلات تامین ارز یا دشواری‌‌‌های صادرات و واردات با آن روبه‌‌‌رو شده که در نهایت همه این مشکلات در افزایش قیمت تمام شده محصول سرریز خواهد شد. خروجی آن نیز رشد قیمت‌ها برای مصرف‌کننده یا کاهش رقابت‌‌‌پذیری در بازارهای صادراتی است. در این خصوص باید بیش از همه تامین مالی و دشواری‌‌‌های آن را مدنظر قرار داد.

منبع: دنیای اقتصاد

برچسب ها:

مطالب مرتبط

دیدگاه