مهمتر از آن، دولتها باید از بخش اصلی تامین زیرساختهای فنی و فیزیکی در کشور اطمینان حاصل کنند. علاوه بر این، ضروری است دولتها از توسعه روابط خود با موسسات مالی برای تسهیل دسترسی به اعتبار در جهت سرمایهگذاری و تامین نیازهای سرمایه در گردش و همچنین از دسترسی به سیستم آموزشی با کیفیت متناسب با نیازهای بازار کار، اطمینان حاصل کنند. با توجه به اینکه همه این عوامل به هم مرتبط هستند، دولتها باید بهصورت هماهنگ به این عوامل رسیدگی کنند. بهطورکلی نتایج این تحقیق نشان میدهد ابعاد مالی و فناوری نیاز به توجه بیشتری دارند. با این حال، کشورها باید تشخیص دهند که نقاط ضعف کسبوکارها در کدام شاخصها بیشتر است تا بر آنها تمرکز کنند. در این گزارش به اندازهگیری تابآوری کسبوکارها بهعنوان ابزاری سازمانیافته پرداخته شده است تا مفهوم روشنی از این شاخص به سیاستگذاران در سطح جهان معرفی شود. شاخص تابآوری کسبوکار پیشنهادشده، نتیجه تلاش برای ایجاد معیار جامعی از تابآوری است که برای آگاهی از تصمیمگیریها و مداخلات حائز اهمیت است.
وقوع شوکهای اقتصادی از جمله شوک پاندمی کرونا طی سالهای اخیر، لزوم درک متغیرهای کلیدی موثر بر ادامه فعالیت بنگاهها و تابآوری کسبوکارها را در جهت جلوگیری از واردآمدن زیانهای مستمر، برجسته کرد. با توجه به اینکه هیچ کشوری از چنین شوکها و تلاطمهایی در آینده مصون نیست، تعریف و اندازهگیری شاخص تابآوری به شیوهای جامع که قابلیت تصمیمگیری و سیاستگذاری بر اساس شواهد موجود را فراهم کند، بسیار حائز اهمیت است. بر همین اساس کشورهای جهان براساس میزان تابآوری به ۵بخش تابآوری استثنایی، تابآوری بالا، تابآوری متوسط، تابآوری پایین و تابآوری بحرانی تقسیمبندی شده است. آمارها نشان میدهد بیشتر کشورهایی که تابآوری استثنایی دارند در اروپا هستند، در حالی که اکثریتهایی که از مقاومت بالایی در شرایط بحرانی برخوردارند کشورهای آفریقا و آمریکایجنوبی هستند. بر همین اساس، پیشنهاد شده است دولتها بر مخارج تحقیق و توسعه تمرکز کرده و همکاری میان کسبوکارها و دانشگاه را تقویت کنند. مهمتر از آن، دولتها باید از بخش اصلی تامین زیرساختهای فنی و فیزیکی در کشور اطمینان حاصل کنند. علاوه بر این، ضروری است دولتها از توسعه روابط خود با موسسات مالی برای تسهیل دسترسی به اعتبار برای سرمایهگذاری و تامین نیازهای سرمایه در گردش و همچنین از دسترسی به سیستم آموزشی با کیفیت متناسب با نیازهای بازار کار، اطمینان حاصل کنند. ادبیات اولیه در مورد تابآوری کسبوکارها با این فرضیه شروع شده است که بقای شرکتها بهمیزان قابلتوجهی به بهرهوری آنها بستگی دارد. این نظریه نشان میدهد که طی دوران رکود، کسبوکارهای کوچک و کمبازده از بازار خارج میشوند. بهعبارت دیگر، شرکتهایی که بهرهوری کمتری دارند، شانس ادامه فعالیت کمتری نسبت به رقبای کارآمدتر خود دارند. با این حال، طی چند مطالعه نشان داده شده است که نقصهای بازار بهطور نامتناسبی به شرکتهای کارآمد نیز آسیب میرساند و مانع از ادامه فعالیت این شرکتها میشود که این امر میتواند به کاهش تعداد بنگاههای مولد در یک اقتصاد منجر شود. مطالعاتی که روی تابآوری سازمانی برنامهریزیمحور متمرکزند، تاکید دارند که داشتن یک برنامه رسمی برای مواجهه با بحران، تابآوری را افزایش میدهد. در مقابل، مطالعات جدیدتر که رویکرد قابلیتمحورتر دارند، بر توانایی کسبوکارها برای سازگاری و بازسازی موفقیتآمیز از مشکلات تمرکز دارند؛ خواه کسبوکار برنامه رسمی و مشخصی داشته باشد یا خیر.
منبع: دنیای اقتصاد