نتایج به دست آمده از پنج پرسش مطرحشده در نظرسنجی نشان میدهد، «ابردغدغه مدیران عامل» در حال حاضر شکلگیری ثبات اقتصادی و مهار ریسکهای غیراقتصادی است. این چالش (التهابات اقتصادی) در کنار پنج دغدغه بزرگ دیگر باعث شده حدود دوسوم مدیران بخشخصوصی به جای آنکه توان فکری و عملیاتی سازمان خود را در مسیر نوآوری و اقدامات توسعهای شرکت به کار بگیرند، صرف دفع ریسکها و حل و فصل مسائل روزانه و جاری کسبوکارشان کنند.
این روزمرگی اجباری در حوزههای مختلف صنعت و تولید، از یکسو مدیران عامل را با «سطح آشفتگی بالا» و «میزان استرس شدید» درگیر کرده است و از سوی دیگر «مهمترین هدف روز اقتصادها در جهان» که تحول دیجیتال است را به انتهای لیست دغدغههای شرکتهای ایرانی کشانده است.
مدیران عامل حاضر در نظرسنجی انجامشده، نسبت به «رشد مثبت اقتصادی» و همچنین «بهبود موثر اوضاع مالی و عملکرد شرکتها» ناامید هستند، بهطوری که فقط ۵درصد از آنها، انتظار «رونق اقتصادی» در سال جدید را دارند و کمتر از ۵۰درصد این افراد، وضعیت شرکت خود را بهتر از شرایط کنونی، پیشبینی میکنند.
آخرهفته گذشته، گزارش مدیران عامل حاصل از نتایج نظرسنجی صورتگرفته، در همایشی با حضور جمعی از مدیران شرکتهای منتخب و همچنین صاحبنظران اقتصادی و حوزه مشاوره مدیریت و تحول دیجیتال تشریح شد.
از نگاه دکتر نیلی، بخش شرکتی قسمت مهم یک نظام اقتصادی کارآمد محسوب میشود و شاخصی برای سنجش میزان توسعهیافتگی اقتصادهای جهان است. اما در ایران، سهم شرکتها از فعالیتهای اقتصادی و کسبو کارها به شکل معناداری پایین است و همین مساله باعث شده «فقط حدود یکچهارم از موجودی سرمایه در اقتصاد ایران به تولید تبدیل شود» در حالی که این رقم در اقتصادهای مختلف دنیا به مراتب بیشتر و حداقل یکسوم است.
دکتر مسعود نیلی با استناد به مطالعاتی که پیشتر درباره معادله بهرهوری و تابآوری بنگاههای اقتصادی ایران انجام داده بود گفت: بنگاههای بزرگ اقتصادی در کشورمان برخلاف انتظار، در برابر ریسکهای بیرونی و شرایط محیطی، بیشتر از بنگاههای متوسط و کوچک، آسیبپذیر هستند. بنابراین شرکتهای کوچک در این تندباد اقتصادی، بهتر از شرکتهای با مقیاس متوسط و بزرگ میتوانند از بحران عبور کنند.
ماحصل این همایش به چهار توصیه کلیدی برای مدیران عامل شرکتهای اقتصادی فعال در ایران منجر شد. مدیران در شرایط کنونی باید «حفظ سطح فعلی کسب و کار» را هر طور شده در اولویت قرار دهند. اصلاح ساختار هزینهای شرکت، یک گام فوری دیگر است که امکان تابآوری را افزایش میدهد. همچنین ورود به بازارهای صادراتی با هدف کسب تجربه برای چگونگی مدیریت در عصر بحران و افزایش مهارتهای مدیریتی در بازار، توصیه دیگر ارائهشده در همایش بود.
اما توصیه چهارم به «ضرورت اصلاح سبک زندگی مدیران عامل» مربوط میشود؛ بین «افزایش سطح مقاومت مدیر» برابر چالشها و «خودمراقبتی او با رژیم غذایی و ورزش مناسب در کنار سهم موثر اوقات فراغت» رابطه مستقیم وجود دارد.
بدبینی مدیران به ۱۴۰۲؛ سیاستگذار دست به اصلاحات میزند؟
هدف اصلی از انتشار این گزارش ارائه تصویری از دیدگاههای مدیران عامل بخش غیردولتی ایران برای انواع ذینفعان بهخصوص فعالان کسب و کار و سیاستگذاران حوزه اقتصاد کلان کشور است تا با شناخت بهتر دغدغههای مدیران عامل به عنوان یک ورودی برای تدوین بهتر دستورکارها، سیاستها، جهتگیریهای پژوهشی و همچنین جهتگیریهای ارائهدهندگان خدمات به کسب و کارها به حساب آید. از جمله یافتههای کلیدی در این گزارش سنجش میزان خوشبینی به شرایط رونق کسب و کار ایران در سال ۱۴۰۲ از نظر مدیران عامل بخش غیردولتی است. دادههای جمعآوری شده در این گزارش نشان میدهد که تنها ۵درصد از ۳۰۰ مدیرعاملی که در بیش از ۲۷ صنعت فعالیت میکنند، به رونق اقتصادی ایران در سال ۱۴۰۲ خوشبین هستند؛ در حالی که این متغیر در سال ۱۴۰۰ حدود ۳۷درصد بوده است. از طرف دیگر حدود نیمی از مدیران عامل به رونق عملکرد و رشد فروش مالی شرکت تحت مدیریتشان در سال ۱۴۰۲ امیدوار هستند، این میزان امیدواری نسبت به شماره اول گزارش مدیران عامل ۲۶ واحددرصد کاهش یافته است. در نسخه قبل ۷۳درصد مدیران عامل گفته بودند که نسبت به عملکرد مثبت مالی شرکتشان امیدوار هستند حال آنکه اکنون این میزان امیدواری به ۴۷درصد رسیده است. به تعبیری در شرایطی با آشفتگی بالا به سر میبرند که به نظر پایدار نمیآید و نیازمند اقدامات فوری اصلاح و بهبود از سمت سیاستگذار اقتصادی و ذینفعان صاحب تصمیم در سطوح مختلف سیاستگذاران کشور است.
همچنین دغدغههای مدیران عامل از جمله بخشهای مهم در این گزارش است (نمودار زیر). در این تحقیق ۲۳ عنوان دغدغه برای مدیران عامل ارائه و به تحلیل مهمترین دغدغههای حال حاضر ایشان در سال ۱۴۰۱ پرداخته شده است. بزرگترین نگرانی پیشروی مدیران عامل در سال ۱۴۰۱ موضوعات مرتبط با ثبات اقتصادی و سیاسی است. بیش از ۸۰درصد مدیران عامل به این موضوع اذعان داشتهاند. دومین دغدغه مهم مدیران عامل برخلاف سال گذشته، موضوعات مرتبط با کمبود نقدینگی است.
دغدغه سوم عدمثبات در قوانین و مقررات و بخشنامههای دولتی است. حفظ انگیزه همکاران (نگهداشت همکاران فعلی سازمان) چهارمین دغدغه اصلی مدیران عامل است که از هر سه نفر یک نفر به آن اذعان داشته است. در نهایت موضوعات مرتبط با محدودیت اینترنت و فیلترینگ جزو پنج دغدغه اصلی مدیران عامل است. این موضوع بین مدیران عامل جوانتر بسیار پررنگ است و دغدغه دوم کنونی ایشان است.
با نگاه به انتهای لیست دغدغههای مدیران عامل نیز بینشها و نکات قابلتوجهی قابل احصا خواهد بود. به عنوان نمونه با اینکه نیمی از مدیران عامل با اقتضائات عصر دیجیتال آشنا هستند و از هر سه نفر، دو مدیرعامل معتقدند که آینده سازمانشان تا حد زیادی وابسته به پیادهسازی تحول دیجیتال است، اما در عمل موضوعات مرتبط با تحولات فناوری، دغدغه یکی مانده به آخر مدیران عامل است. گویی همه میدانند مهم است ولی کسی مجال فکر کردن به آن را پیدا نمیکند.
در بخش دیگری از تحقیق مشخص شده است که بیش از ۶۵درصد از مدیران عامل ایران در سال ۱۴۰۱ مشغله و تمرکز اصلیشان حل و فصل مسائل روزمره شرکتهایشان است و عمده تمرکز ایشان بر روی مسائل جاری شرکت و نه رشد و توسعه و فردای شرکت قرار دارد. تنها ۳۵درصد از مدیران عامل گفتهاند که بیشتر تمرکزشان بر روی مسائل توسعهای و آینده کسبوکارشان است. این دادهها از طرفی دشواری آیندهنگری و برنامهریزی برای آینده را نشان میدهند و از طرفی نشان میدهند که در صورتیکه سازمانها بتوانند با روشهایی مانند تغییر ساختار هزینه، ایجاد درآمدهای پایدار و افزایش سودآوری، ظرفیتسازی خود را برای آینده بیشتر کنند در بازه بلندمدت برنده خواهند بود. به عبارت دیگر مدیران عامل درگیر این پارادوکس دشوار هستند که چگونه عملیات جاری را با حفظ کیفیت و رقابتپذیری به پیش ببریم و در عین حال برای آینده ظرفیتسازی کنیم؟
در بخش دیگری از این گزارش به بررسی وضعیت سبک زندگی و کاری مدیران عامل پرداخته شده است و یافتههای گوناگونی احصا شده است. به عنوان مثال به نظر میرسد که مدیران عامل ایرانی در حوزه مراقبت فردی و توجه به سلامت خودشان ضعیف عمل میکنند. فقط ۴۰درصد مدیران عامل خواب مناسب و کافی دارند، یکسوم رژیم غذایی سالم دارند، ۲۷درصد فعالیت ورزشی مناسب دارند و ۳۰درصد هیچگونه فعالیت منظم خودمراقبتی را دنبال نمیکنند.
این مقدار در سال گذشته معادل ۱۵درصد گزارش شده است. از طرف دیگر امیدواری به موفقیت شرکت به شکل معناداری بین مدیران عامل با خودمراقبتی بالاتر، بیشتر گزارش شده است. به نظر میرسد نسبت مدیران عاملی که میزان استرس شدید روزانه یا هفتگی را تجربه میکنند نسبت به سال گذشته افزایش ۱۵درصدی داشته است. امسال بیش از ۶۵درصد مدیران عامل استرس شدید روزانه و هفتگی را تجربه میکنند در حالی که سال ۱۴۰۰ نیمی از مدیران عامل به چنین وضعی دچار بودند.
سنجش میزان ارتباط مدیران عامل با شبکههای اجتماعی نیز بخش دیگری از گزارش را به خود اختصاص داده است. بهرهگیری از رسانههای اجتماعی به عنوان یک روش ارتباطی مستقیم با مخاطبان برای مدیران عامل که رابط بین ذینفعان مختلف کسب و کار هستند به یک ضرورت تبدیل شده است. بیش از ۹۸درصد مدیران از رسانههای اجتماعی بهعنوان پیامرسان یا شبکه اجتماعی استفاده میکنند.
رهبران سازمان به طور اجتنابناپذیری در خط مقدم سفر دیجیتال سازمان قرار دارند. در واقع رهبر سازمان است که مشخص میکند که چگونه و از چه طریقی از فناوریهای تحولآفرین استفاده شود تا موجب خلق ارزش برای سازمان، کارکنان و مشتریان شود. یکی از مهمترین اقتضائات این عصر، سواد دیجیتال رهبران، آشنایی آنان با فناوریهای دیجیتال و توانایی ارزیابی و شناسایی کاربردهای هر یک از فناوریها و ارائه پاسخ مناسب به تهدیدها و استفاده موثر از فناوریهاست. تحلیل نتایج نشان میدهد که نیمی از رهبران سازمانها با اقتضائات عصر دیجیتال به خوبی آشنا هستند.
با این حال بیش از ۶۰درصد از مدیران عامل در ایران اذعان دارند که در آینده نزدیک از کاربردها و مزایای هوش مصنوعی بهره بیشتری خواهند برد.
سهم شرکتها در اقتصاد ایران
دکتر مسعود نیلی در همایش ارائه گزارش مدیران عامل، ابتدا با اشاره به اینکه «بیشترین انگیزه من برای شرکت در جلسه تشویق عوامل تهیه گزارش بود» گفت: سال گذشته که گزارش مدیران عامل توسط این مجموعه ارائه شد، در آن جلسه حضور داشتم و تحتتاثیر قرار گرفتم؛ تصور نمیکردم امکان تولید چنین گزارشهایی باشد. اینکه در این گزارش از مجموعهای از شرکتها، اطلاعات مناسبی جمعآوری شده و به شکل مناسبی به تمام مسائل مدنظر مدیران عامل پرداخته شده و در عین حال، دغدغههای شرکتها مورد شناسایی و جمعبندی قرار گرفته، موضوع قابل تقدیری است. البته ارزش نهایی این پیمایشها، در استمرار آن است و مطمئنا خیلی اثرگذار خواهد بود. اما چرا این نوع گزارشها مهم است؟
دکتر نیلی پاسخ این پرسش را اینگونه تشریح کرد، در هر اقتصادی، بخش شرکتی، قسمت مهم آن نظام اقتصادی محسوب میشود. علت هم واضح است، یادگیری در شرکتها اتفاق میافتد و اینجاست که تجربهها انباشت میشود، فرآیندها رسمیت پیدا میکند و هر عضو جدیدی که در داخل آن مجموعه به وجود میآید سوار بر تجربههای گذشته و پیشینه شکلگرفته، جلو میرود. وقتی یک اقتصاد بهصورت شرکتی فعالیت کند، هزینههای مبادله کاهش پیدا میکند.
لذا شاید اغراقآمیز نباشد اگر بگوییم یک شاخص بیانگر درجه توسعهیافتگی اقتصاد، سنجش سهم شرکتها از کل فعالیتهای اقتصادی است.
حتی در بخش ساختمان که بخش مسلط موجودی سرمایه در اقتصاد ایران را تشکیل میدهد، نیز همینطور است. در بخش صنعت هم وضعیت همین گونه است. در صنعت ساختمان در کشور ما، ساختمانهای بزرگ که ساخته میشود، اسم اشخاص حقیقی در تابلوهای معرفی پروژه وجود دارد نه اسم شرکتها. یا در حوزه درمان (نظام بیمارستانی) پزشکان ما شخصا سرمایهگذاری میکنند نه شرکتی.
وقتی به این صورت (غیرشرکتی) فعالیتهای اقتصاد انجام میشود، نقشها به جای آنکه نهادی باشد، فردی میشود. بنابراین بخش بزرگی از شکل سرمایهگذاری در اقتصاد ما غیرشرکتی است.
این اقتصاددان پیامد این شکل را در میزان «بهرهوری از سرمایه» دانست و گفت: یک شاخص قدیمی در اقتصاد کلان وجود دارد که برای این سنجش، مفید و پرکاربرد است: نسبت موجودی سرمایه به تولید ناخالص داخلی. هر چقدر این نسبت عدد بزرگتری باشد، وضعیت نامطلوبتر است چون به ازای موجودی سرمایه، بهرهوری سرمایه در اقتصاد پایین است. بررسی این کسر برای اقتصادهای مختلف دنیا نسبت عددی حدود ۵/ ۲ تا ۳ را نشان میدهد؛ یعنی معادل یکسوم موجودی سرمایه اقتصاد در اقتصادهای جهان، تولید صورت میگیرد. این شاخص اما برای اقتصاد ایران بین ۵/ ۳ تا ۴ است و نشان میدهد بخش کمی از موجودی سرمایه در اقتصاد ما به تولید تبدیل میشود. از این منظر میتوان گفت در اقتصاد ما تولید خیلی پرهزینه صورت میگیرد.
دکتر نیلی به مطالعه دیگری که خودش در بخش صنعت انجام داده است، اشاره کرد و گفت: در این مطالعه، بهرهوری در بنگاهها را برحسب سه پارامتر اندازه بنگاه (بزرگ، متوسط و کوچک)، رشته فعالیت و نوع مالکیت بررسی کردیم. مشاهده اولیه ما وضعیت نامطلوب را نشان داد به این معنا که برخلاف انتظاری که داشتیم، بهرهوری با سایز بنگاهها رابطه عکس داشت. در حالی که انتظار داریم این رابطه مستقیم باشد. چون بنگاههای بزرگ هم مزیت صرفه در مقیاس دارند و هم انباشتی از تجربه و دانش در یک بنگاه بزرگ در مقایسه با سایر بنگاهها وجود دارد.
در این مطالعه، نتیجه متفاوت از انتظار را علتیابی کردیم و مشخص شد، بهرهوری بنگاههای بزرگ عمدتا تحتتاثیر شرایط محیطی است؛ اما در بنگاههای متوسط و کوچک، سهم عوامل درونی بنگاه در بهرهوری، قابلتوجه است. بنابراین یک بنگاه کوچک کمتر از شرایط بیرونی تاثیر میپذیرد.
به بیان دیگر مدیر یک شرکت کوچک در مقایسه با متوسط، بهتر میتواند در شرایط نامناسب (بیرونی) ادامه حیات بدهد؛ در حالی که بنگاههای بزرگ از سیاستهای نادرست و تلاطمهای اقتصاد کلان خیلی تاثیرپذیر هستند.
در این همایش، علیرضا کلاهی، رئیس کمیسیون صنایع اتاق بازرگانی نیز گفت: در حال حاضر داشتن افق میانمدت و برنامهریزی سختتر شده است. یکی از مهمترین مشکلات اقتصاد ایران هم نبود همین چشمانداز است. پیامد این وضعیت باعث شده است فعالیتهای غیرمولد جایگزین فعالیتهای مولد شود. اما باید سرپا ماند و وارد بازار جهانی شد تا بتوان ادامه داد. ورود به بازار بینالمللی باعث رقابت برای بقا میشود و کیفیت محصولات را افزایش میدهد. درباره فضای پیش رو در داخل نیز باید مدیران و فعالان اقتصادی مدام بتوانند حرف حساب را تکرار کنند تا بالاخره گوش شنوا پیدا شود.
منبع: دنیای اقتصاد