تولید برق با کمترین بهره وری

دوشنبه ۲۰ام شهریور ۱۴۰۲
مدیر

بهره وری عبارت است از؛ به دست آوردن حداکثر سود ممکن با بهره گیری و استفاده بهینه از نیروی کار، توان، استعداد و مهارت نیروی انسانی، زمین، ماشین، پول، تجهیزات، زمان، مکان و… با تعمیم این تعریف در حوزه انرژی، آیا آنچه به عنوان سوخت (گاز، گازوئیل، مازوت و…) یا ماده اولیه در چرخه تولید انرژی الکتریکی مصرف میشود، با تعریف بهره وری سازگاری دارد؟ آیا از میزان مشخصی سوخت مصرفی بیشترین میزان انرژی الکتریکی تولید می شود؟
اولین گام در پاسخ به سؤال فوق این است که برای سنجش میزان برق تولیدی در شرایط فعلی و آنچه با همین میزان مصرف سوخت قابلیت تولید دارد، شاخصی تعیین کنیم. این شاخص بر اساس استانداردهایی در دنیا تعیین شده و از آن استفاده می شود.
راندمان نیروگاهها یکی از این استانداردهاست. متأسفانه در کشورمان شاهد هستیم نیروگاه هایی با راندمان کمتر از ۳۰ درصد همچنان در مدار و در حال تولید برق هستند. برای مثال، در سال ۱۴۰۱ نیروگاه زرند با ۲۵/۹ درصد راندمان، ۹۶/۴ درصد بهره برداری از ظرفیت عملی داشته است. بعضا برخی از
این نیروگاهها در مراکز شهرهای بزرگ قرار گرفته اند و آلودگیهای زیست محیطی ناشی از تولید آنها از معضلات کلانشهرها به خصوص در فصل زمستان است.
در حالی که متأسفانه در ایران قیمت انرژی (سوخت) منعکس کننده ارزش آن نیست. و به رغم خاموشی برق در تابستان و کمبود گاز در زمستان در کنار مشکلات زیست محیطی در کشور و آلودگی هوای شهرهای بزرگ که انتظار می رود دلایل کافی برای پرداختن به بحث بهره وری در تولید انرژی توسط مسئولان باشد، اما همچنان به این مسئله توجه نمی شود. به عبارت دیگر، معادله تولید برق کشور با هدف تولید برق به هر بهای ممکن حل میشود، اما تولید برق با حداکثر بهره وری نه. در تمام دنیا هزینه سوخت بیشترین سهم را در هزینه تمام شده تولید برق دارد و متناسب با آن بهای برق خریداری شده از نیروگاه نیز متناسب با هزینه های تولید برق است. اما در ایران هزینه سوخت برای نیروگاههای تولیدکننده برق تقریبا رایگان است و به همین دلیل قیمت برق خریداری شده از نیروگاه نیز به صورت تکلیفی و دستوری تعیین می شود. این چرخه معیوب باعث شده نیروگاه ها از مصرف کنندگان بزرگ گاز، گازوئیل و حتی مازوت در کشور باشند. سالهاست در قوانین بر بالابردن راندمان نیروگاهها و کاهش مصرف سوخت شده تأکید شده است و حتی در سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری نیز بارها شاهد تأکید بر کاهش شدت مصرف انرژی بوده ایم، اما آنچه عمال اتفاق افتاده بالا رفتن شدت مصرف انرژی بوده است.
طبق آمار توانیر میانگین راندمان نیروگاههای کشور ۳۹/۰۷ است که البته بین آمار رسمی منتشرشده توسط وزارت نیرو و آمار شرکت نفت در مورد میزان مصرف سوخت اختلاف نظر وجود دارد. طبق آمار شرکت توانیر، ظرفیت نیروگاهها به تفکیک راندمان به شرح جدول زیر است.

در صورت جایگزینی نیروگاههای با راندمان کمتر از ۴۰ درصد با نیروگاههای با راندمان ۵۰ درصد، ۱۶/۸ میلیارد متر مکعب گاز صرفه جویی خواهد شد. از سوی دیگر، مصرف آب نیروگاهها ۱/۸۷۹ لیتر بر ثانیه است که با جایگزینی نیروگاههای بخار فرسوده، ۱/۷۸۷ لیتر بر ثانیه در مصرف آب صرفه جویی خواهد شد که عدد قابل توجهی است. برای نمونه، نیروگاه شهید محمد منتظری در اصفهان، بیش از ۳ میلیارد متر مکعب سوخت در سال مصرف می کند؛ در حالی که اگر به جای این نیروگاه واحد کلاس《F》 نصب شود، سالیانه ۱/۶ میلیارد متر مکعب صرفه جویی گاز خواهیم داشت که با نرخ گاز صادراتی و با تخصیص گاز صرفه جویی شده به سرمایه گذار، در کمتر از ۳ سال هزینه این سرمایه گذاری برگشت داده میشود و پس از آن سالیانه ۱/۶ میلیارد متر مکعب صرفه جویی خواهد شد. کدام سرمایه گذاری در کشور دارای چنین سودی است.
سالهاست که باید اقداماتی از این دست در بخش انرژی صورت می گرفت که متأسفانه به آن کم توجهی شده است. در شرایط فعلی ۲۰ نیروگاه مشابه شهید منتظری اصفهان وجود دارد و در صورت جایگزینی آنها، سالیانه ۱۶ میلیارد متر مکعب گاز صرفهجویی میشود. از سوی دیگر، در کشور بیش از ۴۰۰ توربین گاز مقیاس کوچک فعال در انتقال گاز داریم. راندمان این واحدها کمتر از ۳۰ درصد است و در صورت اجرای بخش بخار برای آنها هر واحد ۲۵ مگاواتی توان تولید حداقل ۱۰ مگاوات برق بدون مصرف سوخت جدید دارد. عدم سرمایه گذاری در ارتقای این واحدها هدررفت منابع ملی است که تبعات جبران ناپذیری در بخش انرژی دارد که امروزه نیز شاهد آن هستیم و تبعات آن به کل کشور سرایت کرده است. مسئله یعدی که میتوان به آن اشاره کرد، گازهای فلر در مناطق نفت خیز جنوب علسویه و… است که در حال سوختن است و زمانی که مناقصه برگزار می کنیم بیش از آنکه به نتیجه و منافع ملی بیندیشیم، تمرکزمان بر آن است که سود پیمانکار را کنترل کنیم. در نتیجه این نگرش، سالهاست این گازها می سوزند، هوای منطقه را آلوده میکنند و به قیمت از دست دادن منافع ملی، درآمدزایی پیمانکاران را متوقف میکنیم. در حالی که در تمام دنیا تلاش می شود انگیزه های درآمدزایی و کسب سود برای بخش خصوصی ایجاد شود تا این بخش سرمایه خود را در خدمت منافع کشور به کار گیرد.
به اعتقاد نگارنده، بهینه سازی و ارتقای بهروری نیازمند آموزش نه تنها در سطح کارشناسی، بلکه سطح مدیران است. مسائل مرتبط با بهینه سازی در کشور متولی مشخصی ندارد و تا زمانی که استقلال نهاد و سازمانهای درگیر حوزه انرژی از وزارتخانه های نفت و نیرو به رسمیت شناخته نشود و شهامت تغییرات بنیادین در سطح مدیریتی وجود نداشته باشد، همان طور که تجربه نشان داده است، اقدام اساسی در این زمینه انجام نخواهد شد.
به طور کلی، توان تولید گاز و برق در کشور در مقایسه با مصرف حاملهای انرژی را میتوان به سرعت قدم برداشتن فردی کهنسال و از نفس افتادن او در برابر سرعت و انرژی یک جوان تشبیه کرد. برای از میان بردن این شکاف که بحران ناشی از آن ابتدا گریبانگیر بخش صنعت شده است و سپس به کل جامعه سرایت خواهد کرد، چاره ای جز تغییر مدل اداره بخش انرژی، کلی نگری و یکپارچه نگری به جای بخشی نگری و تمرکز بر افزایش بهره وری در تمام سطوح نداریم.
محافظت از نعمت خدادادی انرژی و مصرف بهینه آن وظیفه ای است که ما در قبال فرزندان و نسلهای آتی این کشور داریم.

ابراهیم خوشگفتار

رییس هیات مدیره سندیکای شرکتهای تولیدکننده برق

منبع: ماهنامه سازمان ملی بهره وری ایران

برچسب ها:

مطالب مرتبط

دیدگاه