مصرفکنندگان نامطمئن و ناآگاه
مطلبی که به نظر میرسد سیاستمداران، رسانهها، لابیها و شهروندان طبقه متوسط با آن موافق هستند این است که پلاستیک چیز ناخوشایندی است، باید هرچه زودتر حذف شود یا تقریبا در هر بستهبندی کاهش یابد.
به عنوان مثال نیهای کاغذی، دو برابر مواد پلاستیکی دیگر نیاز به محافظت در برابر رطوبت دارند، فقط یک بار قابل استفاده هستند، طعم عجیبی دارند و اگر چاپ شوند بازیافت آنها دشوار یا غیرممکن است، اما حداقل پلاستیکی نیست!
اما ارتباط آن با بستهبندی هوشمند چیست؟ بستهبندی هوشمند کارهای زیادی میتواند انجام دهد تا اطلاعات یا فناوری لازم را برای کاهش برخی از مشکلاتی که مصرفکننده یا صنعت بستهبندی با آن مواجه است در اختیار آنها بگذارد. البته این فناوری میتواند بسیار مفید باشد که در زمانی دیگر باید بررسی شود. هر هفته یک گزارش یا مطالعه تحقیقاتی، از داخل و بیرون بخش بستهبندی منتشر میشود که نشان میدهد مصرفکنندگان، پایداری یا محیطزیست را در دستور کار خود دارند، اما اغلب در مورد اینکه چه اقدامی باید انجام دهند تا تاثیرگذار باشند، نامطمئن یا ناآگاه هستند. این امر میتواند خود را از طریق خرید محصولات در بستهبندیهای قابل بازیافت یا بستهبندیهایی که از انرژیهای تجدیدپذیر مشتق شدهاند و از طریق دانستن نحوه دور انداختن بستههای آنها پس از مصرف محصول نشان دهد. ممکن است فکر کنید که این کار آسان خواهد بود اما اینطور نیست.
عدمدرک درست نمادهای بستهبندی
بسیاری از افرادی که با آنها روبهرو میشویم، نمادهایی را که اکنون روی بستهها قرار میدهیم تا آنها را قابل بازیافت تشخیص دهیم، درک نمیکنند یا به آنها اعتماد ندارند. به طور مثال وقتی مثلث بازیافت را روی بستهبندی میبینید به این معنی نیست که واقعا بازیافت شده است، بلکه فقط به این معنی است که میتواند بازیافت شود.چالش ما ارائه اطلاعات صحیح و مرتبط به افرادی است که به آن نیاز دارند. به عنوان مثال هر کاری که یک ویژگی بستهبندی هوشمند (به سادگی یک کد QR) میتواند انجام دهد تا امکان دسترسی به اطلاعات را از طریق «تلفن یا خواننده» فراهم کند، باید مثبت باشد.
افزودن یک ویژگی دیگر به یک بسته، مصرفکننده را بیشتر از نحوه رفتار مسوولانه آگاه نمیکند، مگر اینکه بداند چگونه از آن استفاده کند. بنابراین ما باید راههایی برای آموزش مصرفکنندگان و سایر بازیگران در مورد پتانسیل یادگیری پیدا کنیم که یافتن اطلاعات درست برای آنها چقدر آسان است. اگر فرض کنیم که آنها میتوانند این کار را برای طرحهای DRS انجام دهند، پس چرا برای گزینههای بازیافت یا جمعآوری نتوانند. مطمئنا راه درازی در پیش است، ما همه با هم در این کار شریک هستیم و به نظر منطقی است که طرحی مشترک را انجام دهیم.
منبع: دنیای اقتصاد